آثار و برکات روزه داری در بیانات معصومین علیه السلام
روزه برای این است که ثروتمند و نیازمند با هم مساوی شوند ، بدین معنا که ثروتمند (در حالت طبیعی) طعم گرسنگی را نمیچشد تا بر فقیر رحم نماید، زیرا بر بهرهمندی از هر چه اراده میکند قادر است به همین دلیل، خداوند عزوجل اراده فرمود بین مخلوقاتش تساوی ایجاد نمایند بدین صورت که به ثروتمند حس گرسنگی و درد را بچشاند تا (این شخص ثروتمند) ناتوان را احسان، و گرسنه را، اطعام نماید».
بررسی سخنان ائمه(علیهم السلام) نشان می دهد که روزه دارای آثار و برکاتی دارد که در ذیل به برخی از مهمترین آنها که رابطهای مستقیم با کرامت انسان دارند اشاره میگردد:
-- روزهداری و عدالت اقتصادی
بعضی اصحاب ائمه (علیهم السلام) از آنان راجع به فلسفه روزهداری س?ال میکردند، مانند حدیث زیر:
حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ الْحَکَمِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ عِلَّةِ الصِّیَامِ قَالَ: «الْعِلَّةُ فِی الصِّیَامِ لِیَسْتَوِیَ بِهِ الْغَنِیُّ وَ الْفَقِیرُ :الْعِلَّةُ فِی الصِّیَامِ لِیَسْتَوِیَ بِهِ الْغَنِیُّ وَ الْفَقِیرُ..." وَ ذَلِکَ أَنَّ الْغَنِیَّ لَمْ یَکُنْ لِیَجِدَ مَسَّ الْجُوعِ فَیَرْحَمَ الْفَقِیرَ لِأَنَّ الْغَنِیَّ کُلَّمَا أَرَادَ شَیْئاً قَدَرَ عَلَیْهِ فَأَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُسَوِّیَ بَیْنَ خَلْقِهِ وَ أَنْ یُذِیقَ الْغَنِیَّ مَسَّ الْجُوعِ وَ الْأَلَمِ لِیُحْسِنَ عَلَی الضَّعِیفِ وَ یُطْعِمَ الْجَائِعَ».[1]
هشام بن حکم برای ما نقل کرد که از امام صادق (علیه السلام) درباره علت روزه سوال نمودم حضرت در پاسخ فرمود: «روزه برای این است که ثروتمند و نیازمند با هم مساوی شوند بدین معنا که ثروتمند (در حالت طبیعی) طعم گرسنگی را نمیچشد تا بر فقیر رحم نماید زیرا بر بهرهمندی از هر چه اراده میکند قادر است به همین دلیل خداوند عزّ و جلّ اراده فرمود، بین مخلوقاتش تساوی ایجاد نمایند، بدین صورت که به ثروتمند ، حس گرسنگی و درد را بچشاند تا (این شخص ثروتمند) ناتوان را احسان ، و گرسنه را ، اطعام نماید».
مطلبی که از دیرباز در همه جوامع بشری به عنوان یک آرزو دنبال میشده و کسانی سعادت زندگی اجتماعی را در پرتو تحقق این ایدهآل دنبال میکنند رفع محرومیتها و برقراری عدالت، در بعد اقتصادی زندگی انسانهاست.
در آیین نورانی اسلام برای رسیدن به این مقصد در حد معقول راههایی نشان داده شده و رسما احکامی تشریع گردیده که با عمل به آنها جامعه میتواند نابسامانیهای اقتصادی را برطرف نماید. در حدیث مذکور روزه گرفتن، به عنوان عاملی معرفی شده که روحیه ترحم و توجه به ضعفا را در انسان ، تقویت میکند و از این رهگذر زمینه تساوی در انسانها فراهم میگردد. غنی با روزهداری، گرسنگی را احساس ، و درد گرسنگی مستمندان را درک مینماید و به فکر آنان میافتد.
روزهداری و تحقق روحیه نوعدوستی
یکی از گرایشهای مطلوب آدمی نوعدوستی است؛ حتی بعضی مکاتب اخلاقی در این قضیه افراط کرده و نوعدوستی را تنها ملاک خیر در ارزشهای اخلاقی معرفی کردهاند. آیین مقدس اسلام ملاک ارزش اخلاقی و خیر و شر را تنها عاطفه نوعدوستی ندانسته، ملاک در این آیین دیدگاه چیز دیگری است که اساسا همان قرب به خداوند است؛ اما در راستای همین مقصود و برای رسیدن به این مطلوب، توجه به خلق را مهم دانسته است.
در لابه لای احکام نورانی اسلام این مطلب یعنی توجه به همنوعان مورد توجه واقع شده، در حدیث منقول از امام صادق(علیه السلام) در پاسخ هشام راجع به فلسفه روزه که ذکر شد به طور رسمی روحیه نوعدوستی به عنوان یکی از آثار و برکات، بلکه فلسفه تشریع روزه ذکر شده است، چنانکه فرمود: « ....هدف اول ایجاد تساوی و تعادل اقتصادی، و توجه و ترحم به ضعفا میباشد که به خاطر روزهداری و احساس گرسنگی و رنج حاصل از آن به دست میآید و از این طریق انفاق به دیگران و رفع محرومیتها صورت میگیرد.»
وقتی به احکام روزهداری توجه شود همین مقصود مورد نظر شارع مقدس است، مانند حکم کفارات از قبیل کفاره افطار عمدی در ماه مبارک رمضان و روزههای واجب، مثل افطار روزه منذور و حکم فدیه دادن برای بسیاری از معذورین که در ماه مبارک رمضان نتوانستند روزه بگیرند و همین طور زکات مخصوص ماه مبارک رمضان معروف به زکات فطره.
روزهداری و تعدیل روح و روان
یکی از اسباب مشکلات در زندگی بشر عدم تعادل روحی و روانی است که در بعضی موارد ریشه در سرکشیها و طغیان آدمی دارد؛ زیرا سیری شکم موجب طغیان است و زمینه گسترش شهوات و هوسبازی و زیادهطلبی را فراهم میکند. همه اینها نوعی عدم تعادل روحی و روانی است. یکی از آثار روزهداری که در بعضی احادیث به آن اشاره شده کنترل انسان و جلوگیری از گسستن افسار شهوات است. در پاسخی که امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) به محمد بن سنان نوشت بعد از ذکر مواردی از علت روزهداری آمده است:
کَتَبَ أَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ مُوسَی الرِّضَا(علیهما السلام) إِلَی مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ فِیمَا کَتَبَ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ عِلَّةُ الصَّوْمِ: « ... مَعَ مَا فِیهِ مِنَ الِانْکِسَارِ لَهُ عَنِ الشَّهَوَاتِ :مَعَ مَا فِیهِ مِنَ الِانْکِسَارِ لَهُ عَنِ الشَّهَوَاتِ..." ... ».[2]
امام علی بن موسی الرضا(علیهما السلام) در پاسخ نامهای که محمد بن سنان از علت روزه از آن حضرت پرسیده بود نوشت: (علت آن) شکسته شدن شهوتها و خواهش نفسانی است». در حقیقت شکستن شهوات از جمله اهداف روزهداری است.
روزهداری و شکوفایی اخلاق
در آیین مقدس اسلام راهها و شیوههای مختلفی در معرفی فضایل و رذایل و راههای دستیابی به فضایل و محفوظ ماندن از رذایل اخلاقی بیان شده است؛ حتی در تشریع احکام و تکالیف، ابعاد مختلف زندگی بشر لحاظ شده و پرورش و تهذیب اخلاق در سایر احکام بیش از بسیاری از برکات دیگر مورد نظر قرار گرفته است؛ لذا هرگاه روزهدار بخواهد روزه واقعی داشته باشد باید همراه با خودداری از خوردن و آشامیدن موارد دیگری را مراعات کند؛ زیرا روزه صرفا ترک خوردن و آشامیدن نیست. معصومین(علیهم السلام) به این مطلب اشاره فرمودهاند. مثل این حدیث:
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «هر گاه روزه کردی ، در حالی که صائم هستی، پس باید گوش و چشم تو از حرام حتما صائم باشد، باید جوارح و جمیع اعضای تو از قبیحات و زشتیها پاک باشد، و کارهای بیهوده و لغو، و اذیت خدمتگزارانت را از خود دور کنی، و لازم است بر تو متانت و وقار روزه واقعی تجلی یابد، و ملزم کن نفست را در حد امکان به سکوت و خاموشی، مگر از ذکر خدا و روزی که روزهای ، مانند روزی که روزه نیستی مساوی نباشد. و بپرهیز در حال روزه از.... مباشرت با زنان و از خندههای بلند بپرهیزید، زیرا خدا از خندههای قهقهه خشم دارد».[3]
روزه حقیقی و واقعی در این حدیث به نگهداری همه اعضا از حرام و ناروا مشروط شده است. آنگاه که شخص روزهدار با توجه به شرایط و به تعبیر دیگر روزهدار واقعی باشد مشخصا در روحیه خود، مراتب عالی کمال را میخواهد.
سخنان گهربار
آثار و برکات روزه داری در بیانات معصومین علیه السلام
روزه برای این است که ثروتمند و نیازمند با هم مساوی شوند ، بدین معنا که ثروتمند (در حالت طبیعی) طعم گرسنگی را نمیچشد تا بر فقیر رحم نماید، زیرا بر بهرهمندی از هر چه اراده میکند قادر است به همین دلیل، خداوند عزوجل اراده فرمود بین مخلوقاتش تساوی ایجاد نمایند بدین صورت که به ثروتمند حس گرسنگی و درد را بچشاند تا (این شخص ثروتمند) ناتوان را احسان، و گرسنه را، اطعام نماید».
بررسی سخنان ائمه(علیهم السلام) نشان می دهد که روزه دارای آثار و برکاتی دارد که در ذیل به برخی از مهمترین آنها که رابطهای مستقیم با کرامت انسان دارند اشاره میگردد:
-- روزهداری و عدالت اقتصادی
بعضی اصحاب ائمه (علیهم السلام) از آنان راجع به فلسفه روزهداری س?ال میکردند، مانند حدیث زیر:
حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ الْحَکَمِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ عِلَّةِ الصِّیَامِ قَالَ: «الْعِلَّةُ فِی الصِّیَامِ لِیَسْتَوِیَ بِهِ الْغَنِیُّ وَ الْفَقِیرُ :الْعِلَّةُ فِی الصِّیَامِ لِیَسْتَوِیَ بِهِ الْغَنِیُّ وَ الْفَقِیرُ..." وَ ذَلِکَ أَنَّ الْغَنِیَّ لَمْ یَکُنْ لِیَجِدَ مَسَّ الْجُوعِ فَیَرْحَمَ الْفَقِیرَ لِأَنَّ الْغَنِیَّ کُلَّمَا أَرَادَ شَیْئاً قَدَرَ عَلَیْهِ فَأَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُسَوِّیَ بَیْنَ خَلْقِهِ وَ أَنْ یُذِیقَ الْغَنِیَّ مَسَّ الْجُوعِ وَ الْأَلَمِ لِیُحْسِنَ عَلَی الضَّعِیفِ وَ یُطْعِمَ الْجَائِعَ».[1]
هشام بن حکم برای ما نقل کرد که از امام صادق (علیه السلام) درباره علت روزه سوال نمودم حضرت در پاسخ فرمود: «روزه برای این است که ثروتمند و نیازمند با هم مساوی شوند بدین معنا که ثروتمند (در حالت طبیعی) طعم گرسنگی را نمیچشد تا بر فقیر رحم نماید زیرا بر بهرهمندی از هر چه اراده میکند قادر است به همین دلیل خداوند عزّ و جلّ اراده فرمود، بین مخلوقاتش تساوی ایجاد نمایند، بدین صورت که به ثروتمند ، حس گرسنگی و درد را بچشاند تا (این شخص ثروتمند) ناتوان را احسان ، و گرسنه را ، اطعام نماید».
مطلبی که از دیرباز در همه جوامع بشری به عنوان یک آرزو دنبال میشده و کسانی سعادت زندگی اجتماعی را در پرتو تحقق این ایدهآل دنبال میکنند رفع محرومیتها و برقراری عدالت، در بعد اقتصادی زندگی انسانهاست.
در آیین نورانی اسلام برای رسیدن به این مقصد در حد معقول راههایی نشان داده شده و رسما احکامی تشریع گردیده که با عمل به آنها جامعه میتواند نابسامانیهای اقتصادی را برطرف نماید. در حدیث مذکور روزه گرفتن، به عنوان عاملی معرفی شده که روحیه ترحم و توجه به ضعفا را در انسان ، تقویت میکند و از این رهگذر زمینه تساوی در انسانها فراهم میگردد. غنی با روزهداری، گرسنگی را احساس ، و درد گرسنگی مستمندان را درک مینماید و به فکر آنان میافتد.
روزهداری و تحقق روحیه نوعدوستی
یکی از گرایشهای مطلوب آدمی نوعدوستی است؛ حتی بعضی مکاتب اخلاقی در این قضیه افراط کرده و نوعدوستی را تنها ملاک خیر در ارزشهای اخلاقی معرفی کردهاند. آیین مقدس اسلام ملاک ارزش اخلاقی و خیر و شر را تنها عاطفه نوعدوستی ندانسته، ملاک در این آیین دیدگاه چیز دیگری است که اساسا همان قرب به خداوند است؛ اما در راستای همین مقصود و برای رسیدن به این مطلوب، توجه به خلق را مهم دانسته است.
در لابه لای احکام نورانی اسلام این مطلب یعنی توجه به همنوعان مورد توجه واقع شده، در حدیث منقول از امام صادق(علیه السلام) در پاسخ هشام راجع به فلسفه روزه که ذکر شد به طور رسمی روحیه نوعدوستی به عنوان یکی از آثار و برکات، بلکه فلسفه تشریع روزه ذکر شده است، چنانکه فرمود: « ....هدف اول ایجاد تساوی و تعادل اقتصادی، و توجه و ترحم به ضعفا میباشد که به خاطر روزهداری و احساس گرسنگی و رنج حاصل از آن به دست میآید و از این طریق انفاق به دیگران و رفع محرومیتها صورت میگیرد.»
وقتی به احکام روزهداری توجه شود همین مقصود مورد نظر شارع مقدس است، مانند حکم کفارات از قبیل کفاره افطار عمدی در ماه مبارک رمضان و روزههای واجب، مثل افطار روزه منذور و حکم فدیه دادن برای بسیاری از معذورین که در ماه مبارک رمضان نتوانستند روزه بگیرند و همین طور زکات مخصوص ماه مبارک رمضان معروف به زکات فطره.
روزهداری و تعدیل روح و روان
یکی از اسباب مشکلات در زندگی بشر عدم تعادل روحی و روانی است که در بعضی موارد ریشه در سرکشیها و طغیان آدمی دارد؛ زیرا سیری شکم موجب طغیان است و زمینه گسترش شهوات و هوسبازی و زیادهطلبی را فراهم میکند. همه اینها نوعی عدم تعادل روحی و روانی است. یکی از آثار روزهداری که در بعضی احادیث به آن اشاره شده کنترل انسان و جلوگیری از گسستن افسار شهوات است. در پاسخی که امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) به محمد بن سنان نوشت بعد از ذکر مواردی از علت روزهداری آمده است:
کَتَبَ أَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ مُوسَی الرِّضَا(علیهما السلام) إِلَی مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ فِیمَا کَتَبَ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ عِلَّةُ الصَّوْمِ: « ... مَعَ مَا فِیهِ مِنَ الِانْکِسَارِ لَهُ عَنِ الشَّهَوَاتِ :مَعَ مَا فِیهِ مِنَ الِانْکِسَارِ لَهُ عَنِ الشَّهَوَاتِ..." ... ».[2]
امام علی بن موسی الرضا(علیهما السلام) در پاسخ نامهای که محمد بن سنان از علت روزه از آن حضرت پرسیده بود نوشت: (علت آن) شکسته شدن شهوتها و خواهش نفسانی است». در حقیقت شکستن شهوات از جمله اهداف روزهداری است.
روزهداری و شکوفایی اخلاق
در آیین مقدس اسلام راهها و شیوههای مختلفی در معرفی فضایل و رذایل و راههای دستیابی به فضایل و محفوظ ماندن از رذایل اخلاقی بیان شده است؛ حتی در تشریع احکام و تکالیف، ابعاد مختلف زندگی بشر لحاظ شده و پرورش و تهذیب اخلاق در سایر احکام بیش از بسیاری از برکات دیگر مورد نظر قرار گرفته است؛ لذا هرگاه روزهدار بخواهد روزه واقعی داشته باشد باید همراه با خودداری از خوردن و آشامیدن موارد دیگری را مراعات کند؛ زیرا روزه صرفا ترک خوردن و آشامیدن نیست. معصومین(علیهم السلام) به این مطلب اشاره فرمودهاند. مثل این حدیث:
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «هر گاه روزه کردی ، در حالی که صائم هستی، پس باید گوش و چشم تو از حرام حتما صائم باشد، باید جوارح و جمیع اعضای تو از قبیحات و زشتیها پاک باشد، و کارهای بیهوده و لغو، و اذیت خدمتگزارانت را از خود دور کنی، و لازم است بر تو متانت و وقار روزه واقعی تجلی یابد، و ملزم کن نفست را در حد امکان به سکوت و خاموشی، مگر از ذکر خدا و روزی که روزهای ، مانند روزی که روزه نیستی مساوی نباشد. و بپرهیز در حال روزه از.... مباشرت با زنان و از خندههای بلند بپرهیزید، زیرا خدا از خندههای قهقهه خشم دارد».[3]
روزه حقیقی و واقعی در این حدیث به نگهداری همه اعضا از حرام و ناروا مشروط شده است. آنگاه که شخص روزهدار با توجه به شرایط و به تعبیر دیگر روزهدار واقعی باشد مشخصا در روحیه خود، مراتب عالی کمال را میخواهد.
احادیثی گهربار از ائمه اطهار علیه السلام
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
هر اهل فنی برای موفقیت در کسب و کار خود (که کارش بگیرد) به سه مطلب نیازمند است: 1- تخصص و باهوشی در فن و حرفه مورد نظر. 2- امین باشد و در کار و مال مردم، امانت و درستی را حفظ کند. 3- با کارفرما و صاحب کار، خوشبرخورد و خوشقلب باشد.
--------------------------------------
امام حسن علیه السلام فرمودند:
عجب دارم از آنها که به غذاى جسم خود مى اندیشند; امّا به غذاى روح خود نمى اندیشند، خوراک ناراحت کننده از شکم دور مى دارند; امّا قلب خود را با مطالب هلاکت زا آکنده مى کنند.
--------------------------------------
امام صادق علیه السلام فرمودند:
هر که در چهار موقع ، مالک نفس خود باشد: هنگام رفاه و توسعه زندگى ، هنگام سختى و تنگ دستى ، هنگام اشتها و آرزو و هنگام خشم و غضب ؛ خداوند متعال بر جسم او، آتش را حرام مى گرداند.
--------------------------------------
پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمودند:
حسین (علیه السلام) از من است و من هم از حسینم.
--------------------------------------
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
خداوند متعال بندگان را نیافرید، مگر آنکه او را بشناسند. پس هرگاه خدا را بشناسند، او را عبادت می کنند.
--------------------------------------
امام مهدی علیه السلام فرمودند:
اما سئوال کردى که شخصى به میوهجات اموال ما مىگذرد و از آن برداشته و مىخورد (حقالمارّه) آیا حلال است یا خیر؟ پاسخ این است خوردن برایش حلال است ولى بردن آن حرام است.
--------------------------------------
امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:
حق با ما اهل بیت است و کناره گیرى عده اى از ما هرگز سبب وحشتمان نمى شود؛ چرا که ما دست پرورده هاى پروردگاریم، و دیگر مخلوقین خداوند، دست پرورده هاى ما هستند.
--------------------------------------
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
کسی که بدون «بصیرت» عمل می کند، همچون زنده ای است که در بیراهه می رود؛ پس هر چه سریع تر رود، از مقصد دورتر می شود.
--------------------------------------
حضرت فاطمه (علیها السّلام) فرمودند:
هر کس عبادت خالص خود را به سوی خداوند بالا فرستد (و پیشکش آستان او کند)، خدا هم بهترین مصلحت خود را بر او فرو می فرستد.
--------------------------------------
امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:
زمین، هیچ گاه، از حجّت خالى نخواهد بود؛ چه آن حجّت ظاهر باشد و چه پنهان.
--------------------------------------
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
خردمندترین مردم کسی است که به عواقب و فرجام کار بیشتر بنگرد.
--------------------------------------
حضرت فاطمه (علیها السّلام) فرمودند:
خداوند صله رحم و پیوند و نیکی به خویشاوندان را سبب طول عمر و مایه ی رشد تعداد آنان قرار داد.
--------------------------------------
خداوند عزّ و جلّ فرمود:
اى موسى! آنچه که به خاطر من و خالصانه انجام شود، اندکِ آن هم بسیار است. و آنچه به خاطر غیر من انجام گیرد، بسیارِ آن هم اندک و ناچیز است.
--------------------------------------
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
مؤمن از دعای خویش یکی از سه بهره را دارد: یا برایش ذخیره می شود، یا برایش مستجاب می گردد، یا بلایی که مقدر بوده به او برسد، از او دفع می شود.
--------------------------------------
امام باقر علیه السلام به میسّر فرمودند:
ای میسّر(1)، آیا شیعیانمان را به تو معرّفی کنم؟ میسّر گفت: فدایت شوم بفرمایید. حضرت فرمودند: آنها دژی محکم و سینههای امانتدار و صاحبان عقلی وزین و متین هستند، شایعه پراکنی نمیکنند و اَسرار را فاش نمیکنند و آدمی خشک و خشن و ریاکار هم نیستند، راهبان شب و شبزندهداران و شیران روزند.
--------------------------------------
امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:
همانا، من، امان و مایه ى ایمنى براى اهل زمینم؛ همان گونه که ستاره ها، سبب ایمنى اهل آسمان اند.
--------------------------------------
امام باقر علیه السلام فرمودند:
عالمی که مردم از علم او بهره بگیرند، از هفتاد هزار عابد بهتر است.
--------------------------------------
امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:
اوصیا کسانى هستند که خداوند متعال، دینش را با آنان زنده مى کند، و نورش را با آنان کاملاً مى گسترد و سیطره مى دهد. خداوند میان آنان و برادران و عموزادگان و دیگر خویشاوندانشان تفاوت آشکارى گذاشته است که به سبب آن، حجّت از غیر حجّت، و امام از مأموم، شناخته مى شود. آن تفاوت آشکار این است که آنان را از گناهان محفوظ و مصون داشته، از عیوب مبرّا کرده، از پلیدى پاک گردانیده، از اشتباه منزهشان داشته، آنان را خزانه داران علم و حکمت و پرده داران سرّ خود قرار داده و آنان را با دلیل ها تأیید کرده است. اگر این گونه نبود، همه ى مردم با هم یکسان بودند و هر کس مى توانست ادعاى امامت کند که در این حال، حقّ از باطل و عالم از جاهل، تشخیص داده نمى شد.
--------------------------------------
امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:
علم ما اهل بیت(علیهم السلام) بر سه نوع است: علم به گذشته و آینده و حادث. علم گذشته، تفسیر است؛ علم آینده، موقوف است و علم حادث، انداختن در قلوب، و زمزمه در گوش هاست. این بخش، بهترین علم ماست و بعد از پیامبر ما، رسول دیگرى نخواهد بود.
--------------------------------------
امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:
آیا ندیدید که چگونه خداوند براى شما، ملجأهایى قرار داد که به آنان پناه برید، و عَلَم هایى قرار داد تا با آنان هدایت شوید، از زمان حضرت آدم(علیه السلام) تا کنون.
پای درس اخلاق امام هفتم
از امام موسی کاظم علیه السلام سخنانی به یادگار رسیده که هر یک دستورالعملی است برای رسیدن به یک زندگی دینی و عمل به آنها گامی است در جهت نیل به کمال انسانی و قرب الی الله.
در این نوشتار تعدادی از سخنان گهربار آن حضرت به همراه ترجمه و در مواردی با شرح مختصری تقدیم می گردد.
• کسب حلال، عبادتی همانند جهاد در راه خدا
موسى بن بکر نقل می کند که امام کاظم علیه السلام به من فرمود:
«مَنْ طَلَبَ هَذَا الرِّزْقَ مِنْ حِلِّهِ لِیَعُودَ بِهِ عَلَى نَفْسِهِ وَ عِیَالِهِ کَانَ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّه»[2]
کسی که در پی روزی حلال برود تا از آن، خود و خانواده اش را بهره مند سازد ؛ پاداش او در پیشگاه الهی مانند پاداش رزمنده ای است که در راه خدا جهاد می کند.
توضیح: از تشابهی که در این روایت شریف به کار رفته است، یکی اهمیت و دیگری دشواری فراوان کسب روزی حلال فهمیده می شود. همانگونه که اگر جهاد نباشد جامعه اسلامی در خطر نابودی است؛ اگر کسب روزی حلال نباشد بساط یک زندگی پاک دینی در آستانه برچیدگی است و نیز همانگونه که سخت ترین و پرخطرترین کار، جنگ و نبرد تن به تن در جهاد است به همان میزان، کسب روزی حلال، سخت است و دشوار. بنابراین نباید انتظار داشت که در راه کسب حلال، سختی و مشقت وجود نداشته باشد.
نکته دیکر اینکه تلاش برای کسب حلال، عبادتی همتای جهاد در راه خداست و در ثواب و اجر، مانند آن است؛ از این رو امام کاظم علیه السلام آن را به جهاد در راه خدا تشبیه کرده است.
• نکته ای مهم در تربیت کودک و نوجوان
صالح بن عُقْبة از امام کاظم علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمود:
«تُسْتَحَبُّ عَرَامَةُ الصَّبِیِّ فِی صِغَرِهِ لِیَکُونَ حَلِیماً فِی کِبَرِهِ ثُمَّ قَالَ مَا یَنْبَغِی أَنْ یَکُونَ إِلَّا هَکَذَا.»[3]
بهتر آن است که کودک را در همان سن پایین و قبل از ورود به جامعه با سختی ها و مشکلات اجتناب ناپذیر زندگی آشنا کنی تا وقتی بزرگ شد بتواند مشکلات زندگی را تحمل کند. سپس حضرت برای تاکید بیشتر فرمود: جز این شایسته نیست عمل شود.
توضیح: از مشکلات رفتاری موجود در بین جوانان، عدم تحمل سختی های جاری در زندگی است. این تحمل ناپذیری که معمولا به شکل رفتارهای تند عصبی و یا افسردگی های روحی بروز می کند ریشه در تمرین نداشتن های افراد دارد. نوع این افراد با جنس سختی آشنا نیستند و آن را تجربه نکرده اند که اگر پیش از این آن را شناخته و قدری از آن چشیده بودند همانند واکسنی روحشان در برابر سختی های امروز از خود تحمل و ایستادگی نشان می داد و بر مشکلات پیروز می شد.
اندرزهاى حکیمانه و سخنان تابناک از امام محمد باقر(ع)
با هم اندرزهاى حکیمانه امام باقر علیه السلام به یکى از اصحابش بهنام جابر بن یزید جعفى را از نظر مى گذرانیم :
"تو را به پنج چیز سفارش مى کنم : اگر مورد ستم واقع شدى تو ستم مکن، اگر به تو خیانت شود تو خیانت مکن، اگر به تو دروغ گویند تو دروغ مگو، اگر تو را ستودند شاد مشو و اگر نکوهشت کردند بى تابى مکن و در باره آنچه در خصوص تو مى گویند بیندیش اگر آنچه در باره ات مى گویند در خودت دیدى بدان که سقوط تو از چشم بیناى خداوند عزو جل در هنگامى که براى کار درستى خشم کردى مصیبتى بزرگتر است برایت از این که بیم دارى ازچشم مردم بیفتى و اگر بر خلاف واقع گفته اند این خود ثوابى است که بى رنج آن را به دست آورده اى.
بدان که تو دوست و یار ما محسوب نخواهى شد تا چنان شوى که اگر تمام همشهریانت گرد آیند و یک زبان گویند که تو مرد بدى هستى مایه اندوه تو نگردد و اگر همه گویند تو مرد نیکى هستى موجبات شادى تو فراهم نشود، امّا همواره خودت را به قرآن عرضه کن که اگر به راه قرآن مى روى و آنچه را که او نخواسته تو نیز نمى خواهى و آنچه را که خواسته، مى خواهى و از آنچه بر حذرداشته مى ترسى پس استوار باش و مژده ات باد که هر چه در باره تو گویند، تو را زیان نرساند و اگر از قرآن جدایى پس چرا بر خود مى بالى ؟ !
براستى مؤمن سر سختانه مشغول جهاد با نفس است تا بر هوا و هوس نفس خویش غلبه کند. یک بار نفس را از کژى به راستى آرد و با خواهش او براى خدا مخالف شود و بار دیگر هم نفس او را به زمین زند و پیرو خواهش او گردد و خدایش دست گیرد و از جا بلند کند و از لغزشش بگذرد و متذکر شود و از خداى بترسد و بدو توبه کند و معرفت و بنیائى اش افزون شود چرا که ترسش از او بیشتر شده است و خداوند در این باره مى فرماید :
( إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تَذَکرُوا فَإِذَا هُم مُبْصِرُونَ ) (1) "براستى چون ایمان آوردگان را از شیطان وسوسه هایى به دل رسد، هماندم خدا را به یاد آرند و بى درنگ بصیرت یابند."
اى جابر روزى اندک را از سوى خدا براى خویشتن بسیار گیر که از عهده شکرش باید به درآیى و طاعت افزون خود را براى خود اندک انگار تا بدین وسیله نفس را خوار دارى و خود را سزوار گذشت گردانى. شرّ موجود را ازخود به وسیله دانش حاضر دفع کن و علم حاضر خود را با عمل خالصانه به کار بند و در عمل خالص از غفلت بزرگ به نیک بیدارى و هشیار بودن کناره گیر و نیک بیدارى را با ترس صحیح از خداوند تحصیل کن.
از آرایشهاى نهانى به زندگى موجود دنیوى بر حذر باش و زیاده روی هاى هوا به رهنمایى عقل محدود کن و هنگام غلبه هوا از علم راهنمایى و مدد جو و اعمال خالصانه ات را براى روز قیامت ذخیره نگه دار و با انتخاب قناعت از زیادحرص ورزیدن خود دارى نما و با کوتاه کردن آرزو، شیرینى زهد را به سوىخدا جلب کن و طنابهاى آز را به سردى یأس و ناامیدى ببر و با خود شناسى راه خود بینى را ببند و با تفویض صحیح امور به خداوند، به آسودگى برس.
بافزون یاد کردن خداوند در خلوتها به رقت قلب دست یاب و با دوام اندوه، دل را نورانى کن و با ترس راست و صادقانه، خود را از ابلیس حفظ کن مبادا به امیدوارى دروغین دل خوش کنى که این تو را در هراسى راست خواهد انداخت و مبادا در کارها امروز و فردا کنى که این دریایى است که نابودشوندگان در آن غرق خواهند شد.
مبادا غفلت کنى که این مایه سنگدلى و ازآنچه در آن عذر و بهانه اى برایت نباشد بپرهیز که پشیمانها بدین پناه مى آرند و به پشیمانى بسیار و استغفار فراوان از گناهان گذشته ات باز گرد و با دعاى خالصانه و راز و نیازهاى شبانه از رحمت و گذشت الهى بر خوردار شو، و با بسیارى شکر، نعمتهاى بیشترى به سوى خود جلب کن، و با کشتن آز و طمع در پى بقاى عزت و سر فرازى باش و این آز را با عزّت نا امیدى از میان برو این عزّت ناامیدى را با بلند همتى به دست آر و کوتاه کردن آرزو را از دنیا توشه بردار.
از هر فرصتى براى رسیدن به مقصود خویش سود جو و مبادا به چیزى که بدان اطمینان ندارى، اعتماد کنى. و بدان که هیچ دانشى چون سلامت جویى نیست و هیچ سلامتى همچون سلامت دل نیست و هیچ خردى همچون مخالفت با هوا نیست و هیچ فقرى همچون فقر قلب نیست. هیچ ثروتى همانند بى نیازى دل و هیچ شناختى همچون خود شناسى نیست و هیچ نعمتى مانند عافیت و هیچ عافیتى مثل یار شدن توفیق نیست و هیچ شرفى همسنگ بلند همتى نیست وهیچ زهدى همگون با کوته آرزویى نیست و هیچ عدالتى همانند انصاف نیست و هیچ ستمى همچون موافقت با هوا و هوس نیست و هیچ اطاعتى بمانند انجام فرایض نیست .
هیچ مصیبتى همچون بى خردى نیست و هیچ گناهى همانند کوچک شمردن گناهت و خشنودى ازحالتى که در آنى نیست و هیچ فضیلتى همچون جهاد و هیچ جهادى همانندجهاد با هوا وهوس نیست و هیچ نیرویى همچون نیروى جلوگیر از خشم نیست و هیچ ذلّتى همچون ذلّت آز نیست و مبادا با وجود فرصت بهره ورى را از دست دهى که این عرصه اى است که به اهل خود زیان مى رساند."
جابر روزى اندک را از سوى خدا براى خویشتن بسیار گیر که از عهده شکرش باید به درآیى و طاعت افزون خود را براى خود اندک انگار تا بدین وسیله نفس را خوار دارى و خود را سزوار گذشت گردانى. شرّ موجود را ازخود به وسیله دانش حاضر دفع کن و علم حاضر خود را با عمل خالصانه به کار بند و در عمل خالص از غفلت بزرگ به نیک بیدارى و هشیار بودن کناره گیر.
و نیز آنحضرت فرمود :
"سخن پاک را از هر کس که مى گوید، فراگیرید اگر چه خود بدان عمل نمى کند، زیرا خداوند مى فرماید :
( الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِک الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ) (2)
"بندگانى که سخنان را مى شنوند و از بهترین آن پیروى مى کنند. آنانندکسانى که خدا هدایتشان کرده است."
واى بر تو اى فریب خورده چرا نمى ستایى کسى را که بدو چیزى فانى مى دهى و او به تو چیزى باقى مى بخشد. یک درهم فانى را به ده درهم ده تاهفتصد درهم باقى بگیرد یعنى چندین برابر.
واى بر تو براستى تو یکى از دزدان گناهان هستى هر آنگاه که بر تو شهوتى یا ارتکاب گناهى رخ دهد و تو شتابان به سوى آن روى و به جهل خویش درانجام آن بکوشى گویى که در برابر چشم خدا نیستى و یا خداوند در کمین تو ننشسته است.
اى جوینده بهشت! چقدر خواب تو دراز و مرکبت کند و همتت سُست است. پس واى خدایا از این طالب و مطلوب! واى گریزنده از دوزخ! چه شتابان به سوى آتش روانهاى و چه زود خود را در آن فرو مى افکنى"!! (3)